سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عشق چیست
 
قالب وبلاگ

انگار مدتی است که احساس می‌‌کنم
خاکستری‌تر از دو سه سال گذشته‌ام.
احساس می‌کنم که کمی دیر است.
دیگر نمی‌توانم
هر وقت خواستم
در بیست سالگی متولد شوم.

انگار
فرصت برای حادثه
از دست رفته است.
از ما گذشته است که کاری کنیم،
کاری که دیگران نتوانند.

فرصت برای حرف زیاد است،
اما اگر گریسته باشی...
آه...
مردن چقدر حوصله می‌خواهد،
بی‌آنکه در سراسر عمرت
یک روز، یک نفس
بی‌ حس مرگ زیسته باشی!

انگار
این سال‌ها که می‌گذرد،
چندان که لازم است،
دیوانه نیستم.
احساس می‌کنم که پس از مرگ،
عاقبت
یک روز
دیوانه می‌شوم!
شاید برای حادثه باید
گاهی کمی عجیب‌تر از این
باشم.

با این همه تفاوت،
احساس می‌کنم که کمی بی‌تفاوتی
بد نیست.

حس می‌کنم که انگار
نامم کمی کج است،
و نام خانوادگی‌ام، نیز
از این هوای سربی
خسته است.

امضای تازه من،
دیگر
امضای روزهای دبستان نیست؛
ای کاش
آن نام را دوباره
پیدا کنم.

ای کاش
آن کوچه را دوباره ببینم،
آن‌جا که ناگهان
یک روز نام کوچکم از دستم
افتاد؛
و لابه‌لای خاطره‌ها گم شد.
آن‌جا که
یک کودک غریبه
با چشم‌های کودکی من نشسته است.
از دور
لبخند او چقدر شبیه من است!

آه، ای شباهت دور!
ای چشم‌های مغرور!
این روزها که جرات دیوانگی کم است،
بگذار باز هم به تو برگردم!
بگذار دست کم
گاهی تو را به خواب ببینم!
بگذار در خیال تو باشم!
بگذار ...
بگذریم!

این روزها،
خیلی برای گریه دلم تنگ است!


[ جمعه 90/7/1 ] [ 12:58 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]


چه خوش خیال بودم ...
که
همیشه
فکر می کردم
در قلب تو
محکومم به حبس ابد !
.
.
.
به یکباره جا خوردم ...
وقتی
زندان بان
بر سرم فریاد زد :
هی ...
تو ...
آزادی !!!
.
.
.
و صدای گام های غریبه ای که به سلول من می آمد !

 

 


[ دوشنبه 90/6/7 ] [ 5:9 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]

 

وقتی باران ببارد،
بی چتری عذابی نیست؛
که آسمان،
پناهم نبوده است.
هم قدم قطره های باران،
در جنگلی خیس
و تو منتظر
که هوایم را داشتی.
باران بهاته ی خوبی بود؛
این چتر آبی
تا عشق را ،
در بیکران خیس
پناهی دهد. ...

[ دوشنبه 90/6/7 ] [ 4:50 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]


نام واقعی maite perroni beorlegui


متولد 9 مارس 1983 مکزیکو سیتی مکزیک

قد 160 وزن 63

او عضو گروه خوانندگی RBD است او معروفیتش  را مدیون این گروه است

دوستان صمیمش او را "مای" صدا میزنند

یکی از سرگرمی های مورد علاقه او رولر اسکیت است

مایته پرونی از سن یازده سالگی بدلیل شغل پدرش خاویر پرونی به گوادالاخار مهاجرت کردند و برای دوازده سال در این شهر زندگی کردند او دوبرادر بنامهای ادولفو که سه سال جوانتر و فرانسیسکو که نه سال کوچکتر از مایته هستند

پس از فروپاشی گروه RBD مایته تصمیم به بازیگری گرفت و در سریال تقدیر یک فرشته در سال 2009 به اوج محبوبیت رسید تا جایی که ملکه TELEVISION بزرگ امریکا شناخته شد.

او همچنین بتنهایی خواننده 3 اهنگ تقدیر یک فرشته است. او همچنین نامزد بهترین زوج بهمراه ویلیام لوی وبهترین بازیگر زن را برای تقدیر یک فرشته در سال 2009 از جشنواره تلویزیونی اسپانیایی دارد.

و عنوان بهترین بازیگر زن جوان را از چشنواره تلنوا مکزیک برای تقدیر یک فرشته دریافت کرد.

او همچنین  درلیست 50 زن زیبای دنیای لاتین از سال 2009 تا کنون قرار گرفته است.

او همچنین بعنوان محبوبترین بازیگر از طرف بینندگان شبکه یونیویزن مکزیک انتخاب شد.

او همچنین در سریالهای: پیروزی عشق و گناه من هم بازی کرده استImage Hosted by Free Picture Hosting at www.iranxm.com

 

 

Image Hosted by Free Picture Hosting at www.iranxm.com

 

Image Hosted by Free Picture Hosting at www.iranxm.com

 

Image Hosted by Free Picture Hosting at www.iranxm.com

 

عکسهای از  مایچی ماریا دو خزس


[ چهارشنبه 90/5/5 ] [ 2:47 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]


http://salijoon.ws/mail/890916/rmtc/049.jpg


در فراسوی زمان به دنبال تو گشتم

اما تو را نیافتم
تو رفته بودی
بی انکه بگویی
تو تنها رفتی
ومن تنها ماندم
در تنهایی ام
سکوت را میهمان کرده
اما
تو را نیافتم
در جنگل عشق
درختان سر به فلک کشیده را دیده
اما تو را نیافتم
درکنار امواج دریا نشستم
اب زلال و پاک بود
اما تو نبودی
در جاده ی بیکسی
به دور دستها خیره شده
تا شاید گم شده ام را بیابم
اما باز هم تورا نیافتم
به اسمان نگریستم
ستاره تو را نیافتم
تو رفته بودی
و مراتنها
در بیهوته ای رها کرده بودی
من تنها شده بودم
بی هیچ واژه ای
بی هیچ رازی

[ چهارشنبه 90/4/29 ] [ 12:27 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]
<      1   2   3   4   5   >>   >
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کد قفل راست کلیک