سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عشق چیست
 
قالب وبلاگ
کاش امشب عاشقی هم پا می گرفت

تشنگی هم طعم دریا می گرفت

کاش امشب کوچه های منتظر

یک سلام گرم از ما می گرفت

این سکوت تلخ . دنیای من است

کاش دستت . دست دنیا میگرفت

آسمان ابری ترین اندوه را

از دل سنگین شبها می گرفت

پنجره دلتنگ چشمی آشناست

کاش می شد عاشقی پا می گرفت

[ چهارشنبه 90/5/26 ] [ 1:17 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]


شب را دوست دارم ...!



چرا که در تاریکی ..


چهره ها مشخص نیست !!


و هر لحظه ..


این امید ..

در درونم ریشه می زند ...




که آمده ای ..


ولی من ندیده ام!


[ چهارشنبه 90/5/26 ] [ 1:13 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]
وقتی تو بودی ســــکـوت آنــچنان زیبـــا بــود ،
که می شد خــوشه های محبت را از خیال نام تو چیـد!
وقتی تــــو بــــودی ، بــاور بــا تـــو بودن ، تنها به خوابی می ماند
که با نسیم صبحگاهی از آسمان خیالم به فراموشی سپرده می شد!

ولی وقتی بــروی !
شاید باور بــی تـــو بودن ،
نگاه سرد مرا به مهربانی یک دوســت بیشتر آشـــنا کــند ...

[ دوشنبه 90/5/24 ] [ 1:48 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]
جمعه ی ساکت
جمعه ی متروک
جمعه ی چون کوچه های کهنه ‚ غم انگیز
جمعه ی اندیشه های تنبل بیمار
جمعه ی خمیازه های موذی کشدار
جمعه ی بی انتظار
جمعه ی تسلیم
خانه ی خالی
خانه ی دلگیر
خانه ی دربسته بر هجوم جوانی
خانه ی تاریکی و تصور خورشید
خانه ی تنهایی و تفأل و تردید
خانه ی پرده ‚ کتاب ‚ گنجه ‚ تصاویر
آه چه آرام و پر غرور گذر داشت
زندگی من چو جویبار غریبی
در دل این جمعه های ساکت متروک
در دل این خانه های خالی دلگیر
آه چه آرام و پر غرور گذر داشت ...

[ دوشنبه 90/5/24 ] [ 1:43 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]
اینکه دلتنگ توام اقرار میخواهد مگر؟
اینکه ازمن دلخوری انکار میخواهد مگر وقت دل کندن به فکر بازپیوستن مباش دل بریدن وعده دیدار میخواهد مگر؟
عقل اگر غیرت کند یک بار عاشق میشویم اشتباه ناگهان تکرار میخواهد مگر؟ من چرارسوا شوم یک شهر مشتاق تو اند لشگرعشاق پرچمدار میخواهد مگر؟
بازبان بی زبانی بارها گفتی برو! من که دارم میروم! اصرار میخواهد مگر؟
روح سرگردان من هرجا بخواهد میرود خانه دیوانگان دیوار میخواهد مگر؟

[ دوشنبه 90/5/17 ] [ 2:5 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]
<      1   2   3   4      >
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کد قفل راست کلیک