سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

  

کاش می دانستی

عشق من معجزه نیست


عشق من رنگ حقیقت دارد


اشک هایم به تمنای نگاه تو فقط می بارد


کاش می دانستی


دختری هست که احساس تو را می فهمد


دختری از تب عشق تو دلش می گیرد


دختری از غمت امشب به خدا می میرد


کاش می دانستی


تو فقط مال منی


تو فقط مال همین قلب پر از احساس منی


شب من با تو سحر خواهد شد


تو نمی دانی من


چه قدر عشق تو را می خواهم

 

  • <>

    < type="text/java">


 

 


[ چهارشنبه 90/3/18 ] [ 2:22 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]
<      1   2   3   4      >
.: Weblog Themes By Pichak :.

عشق چیست
 
قالب وبلاگ

دوباره صدای نرم کوچه را می شنوم . دوباره قاصدک ها آمدند که آمدن را خبرم دهند .

وای که چه شیطنتی برای مژدگانی گرفتن دارند .

شاخه هایی که از پشت پنجره ی اتاقم پیداست ، به من لبخند می زنند و مرا که در کنج

تنهایی ام نشسته ام به ایستادن و تماشا وادار می کنند . گیرایی آن صدا ها و این لبخند ها مرا به پشت بام خانه هدایت می کند .

گویی تمام وجودم سراسر عشق شده . انگار زره محبت بر تن کرده ام . احساس عروج

دارم ، چشمانم را بستم و آغوشم را به سوی آسمان باز کردم الطاف خدایی را دیدم که چگونه می ریزد کاش می توانستم بر پهنه ی هستی بغلتم و همه ی رحمت های خدا را از روی زمین جمع می کردم که در دامان

قلب عریانم بریزم اما حیف که جیره بندی شده بود . رحمت من برای من و رحمت تو برای تو .

من هم همپای ابرها گریه می کردم ....

برای خودم ، برای او و برای هر کسی که این حب الهی رامی بیند اما آن را نمی فهمد و

رهایش می کند .

کاش می توانستم بفهمم راز آن چیست ؟!!!

راز باریدن ، راز اشک ، راز عشق ...


[ پنج شنبه 90/3/19 ] [ 1:39 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]

تکرار برای احساس زیباست

 

برای من زیباست

 

تکرار را دوست دارم چون عهدم را تجدید می کند ، تکرار را می خواهم چون یاد خاطرات

 

شیرین است و من مکرر می گویم و می نویسم که چشم به راه می مانم.

 

چون می دانم تکراری در آمدنت هست که هیچ گاه تجربه نشده و من هیچ گاه حتی به خاطر یک

 

بار آمدنت هم بر چهره ی اشکبار انتظار سیلی نمی زنم و هزاران بار قادر به تکرار این فریاد های بی جواب هستم ...

 

چون می دانم که این شکوفه ی احساس از تکرار خسته نمی شود.

 

درک آن برای عاقلان سخت است

 

چون عقل از تکرار بیزار است.

 

و من می خندم به آنان که قدرت احساس را فراموش کرده اند و ادعای منطق ، عشق را از آنان

 

دور ساخته ، عقل و منطق هم همپای من می خندند .....

 

به احساس غبطه می خورند.

 

من می خواهم همگان بدانند که برای در خواست فرجت سالیان سال هم که باشد این نوا را تکرار

 

می کنم.

 

و باز هم نجوای انتظار را سر می دهم ....

 

من منتظرت می مانم

 

من منتظرت می مانم

 

من منتظرت می مانم

.

.

.

...


[ پنج شنبه 90/3/19 ] [ 1:38 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]

مرا دریاب

تو ای تنهاترین شاهد

تو ای تنها در این دنیا و هر دنیا

 

بجز تو آشنایی من نمی‌یابم

بجز تو تکیه‌گاه و همزبانی من نمی‌خواهم

مرا دریاب

 

تو میدانی که من آرام و دلپاکم

و میدانی که قلبم جز به عشق تو

و نام تو

و یاد تو

نخواهد زد

 

و می‌دانی که من ناخوانده مهمانی در این ظلمت‌سرا هستم

مرا دریاب

که من تنهاترین تنهای بی‌سامان این شهرم

مرا بنگر.. مرا دریاب

 

قسم به راز چشمانم

به‌ اقیانوس بی‌پایان رویایم

به رنگ زرد به رنگ بی‌وفایی‌ها

به عشق پاک

به ایمانم

به چین صورت مادر

به دست خسته‌ی بابا

به آه سرد تنهایی

به قلب مرده‌ی زاغان

به درد کهنه‌ی زندان

به اشک حسرت روحم

به راز سر به مُهر سینه‌ی اسبم

اگر دستم بگیری و

از این زندان رها سازی

برایت عاشقانه شعر خواهم گفت

همین یک قلب پاکم را

و روح بی‌قرارم را که زندانی‌ست

به تو ای مهربان تقدیم خواهم کرد

 

مرا از غربت زندان رها گردان

نگاه بی‌پناهم بر در زندان تنهایی روح خسته‌ام خشکید

مرا دریاب

مرا دریاب که غمگینم


[ پنج شنبه 90/3/19 ] [ 1:37 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]

 

 

A 3

روز مرگم اشک را پیدا کنید، روی قلبم عشق را پیدا کنید

روز مرگم خاک را باور کنید روی قبرم لاله را پرپر کنید

خانه را وقف نیلوفر کنید پیکرم را غرق در شبنم کنید

روز مرگم دوست را دعوت کنید، بعد مرگم خنده سر کنید


[ پنج شنبه 90/3/19 ] [ 1:37 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]
   
درباره وبلاگ
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کد قفل راست کلیک