سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عشق چیست
 
قالب وبلاگ

***قصه تلخ عشق واقعی***
*من  عاشقتم دوست  دارم بعد از یک سال نیم هنوزم دوست دارم*
**دختره به پسره گفت کاری نکن کاری کنم به غلط کردن بیفتی**
***پسره گفت آره تو  که بلدی. ***دلم شکست
**دختره گفت حالا مسخره  کن آره مسخره کن**
***پسره میگه دوباره میخوای گریه کنی به بابات بگی***
**دختره گفت تو چقد بد بختی**
***پسره گفت آره بدبخت دوست داشتن توام که اصلا واست مهم نیست
(ببخشید دوست دارم) دوباره به بابات نگو معذرت میخوام***
**دختره میگه نترس نمیگم**
***پسره گفت از من متنفری؟من همیشه دوست دارم عاشقت میمونم شاید یه روزی بفهمی
شاید تو یه ذره من واست مهم نباشم ولی بجاش تو دنیای منی***
**دختره میکه ازت متنفر نیستم ولی عاشقتم نیستم سعی کن این موضوع
فراموش کنی**
***پسره میگه به قلبم میگم که عشق زندگیش اصلا یه ذره عشقتو براش مهم نیست
عشق تو+ تو وجودمه دوست دارم
ولی تو چی عاشق یکی دیگه ؟***
**دختره میگه من عاشق کس دیگه ای نیستم**
******************پسره میگه کاش بودی تا میفهمیدی درد منو  من نمیتونم فراموشت کنم آلان
یک سال نیم ندیدمت ولی هنوزم دوست دارم فک کردی آسونه
من هر شب به خدا به عشق تو میخوابم تو همه روزام عیدا تنها آرزوم اینه
که تو خوب باشی**********************
عشق من دلم به وسعت آسمان گرفتهدلم شکستدلم شکست
نیستی تا ببینی که روزای بی تو چه تلخو عذاب آور استدلم شکستدلم شکست


[ جمعه 90/12/5 ] [ 1:41 صبح ] [ آیسان ] [ نظر ]

 

 changeBlast = function(id){
c_$("userBlast_box_"+id).style.display="block";
c_$("userBlast_box_"+id).style.padding="10px 0 0 0";
c_$("userBlast_text_all_"+id).style.display="none";
c_$("userBlast_edit_"+id).style.display="none";

userBlast_formOnclick(id);
}

newBlast = function (){
c_$("blast_form_new").value="";
c_$("topBlast_box").style.display="block";
c_$("topBlast_box").style.padding="10px 0 0 0";
c_$("userBlast_text_all_0").style.display="none";
c_$("userBlast_edit_0").style.display="none";
}
userBlast_formOnclick = function(id){
try{
if(c_$("blast_form_new").value.length > 80){
c_$("blast_form_new").className="blast_textBox blast_smallFont";
} else {
c_$("blast_form_new").className="blast_textBox";
}
} catch(e){}

try{
if(c_$("blast_form_"+id).value.length > 80){
c_$("blast_form_"+id).className="blast_textBox blast_smallFont";
} else {
c_$("blast_form_"+id).className="blast_textBox";
}
} catch(e){}
}
]]>
1390/

گل زرد.


  

 

برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید

در نگاه سردی

  باصدامیگویمت

   که می توانی برگردی

   بی خیال   رنج غرور شکسته است

 اگر بر گردی  ببینی

وقتی گل لاله دلش شکست

پر پر شد و رفت در زردی

زردیم را بپذیر ای نرگس

توخودت می دانی که خود هم زردی

زردی نماد از کار افتادگی نیست

زردی نماد همدردی

شبها به یاد تو کنار نرگس به باغچه

بیدار باش می زنم

روز می رسد میروم،

شب گردی

آخ عجب درد شیرینی است

وقتی برای یار بروی

 در چشم دردی

چشمم ، زبانم، قلب و جانم

هر کدامش فدای تو

این مهم است که تو بی دردی...!


[ سه شنبه 90/12/2 ] [ 11:47 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]

 

برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید

من دفتر شعر خودم را باز کردم
با نام تو این شعر را آغاز کردم
تک تک حروف شعر را با نام خوبت
زیبا و زیباتر سرودم ساز کردم
با فکر بال و پر گشودم این ترانه
با فکر دیدار رخت پرواز کردم
از لابه لای تار و پود قلب تنگم
آخر مگر من سر خود آواز کردم
عشق تو را در این دل یک رنگ و ساده
جا دادم و آن را شبیه راز کردم
در آن شب زیبای شب بوهای دستت
من عشق خود را از درون ابراز کردم
دیدم به خواب خود شبی چشم خمارت
دیدم و این بار من برایت ناز کردم


[ سه شنبه 90/12/2 ] [ 11:43 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]

برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید


زبانم  رنگ صدا بود، شده همنشین سکوت

و دلم ، که به جز یک پرنده ای آزاد ؛

درون آسمان بی حد تو ،

روی اوج آشیانه ای داشت

اکنون

جز خزیدن راه دیگر برایش نیست

و نگاهم که همیشه به راهی بود

که تو و لبخند تو بدرقه اش می کرد

و امیدی داشت به رفتن به رسیدن

خیره مانده به یک بن بست

در این روزهای پر تکرار

در این سلول تنهایی

شاید که دلم مرده است

و زبانم لال گشته از نبود تو

و نگاهم خسته از دیدن هیچ


[ سه شنبه 90/12/2 ] [ 11:39 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]

 

  

ببین
 

صدای تنهایی  من است

که آسمان را

رنگ شب بخشیده

هوای سینه ی من است

که ستاره ها را

پوشانده

نگاه خیره من

که رو به درد

مانده

گوش کن..

ناله ی باد پشت پنجره

صحبت این لحظات من است

آری این روزها غم

مبوت، مات من است

اینروزها منم

که ثانیه ها را

به انتظارهجی می کنم

 

 

و هر بار باز میگردم

 

میان واژه های خود

به دنبال نشانی از تو

تا شاید میان واژه ها

سلامی

آواز خیس دلتنگی را

ازنگاهم

و درد را

اززبانم

بزداید



[ سه شنبه 90/12/2 ] [ 11:38 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]
<      1   2   3   4      >
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کد قفل راست کلیک