سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عشق چیست
 
قالب وبلاگ

برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید

 

دیشب به تمام اشک صورت

من باغ دلم چه آب دادم

باشکوه ز داغ رفتن تو

اندوه دلم جواب دادم


دیشب چه سبد سبد ترانه

بنوشته زدم به آرزو ها

دیشب گل خاطرات عشقت

چیدم و زدم به تار مو ها


ای هق هق سینه از غم تو

بنشین و دمی ستاره ام شو

یکدم به خدا بیا و بنگر

یا مونس قلب پاره ام شو


یکدم به خدا فقط تو یکدم

بنشین به صفای عهد رفته

تا بازبه دل زنم دروغی

عشقت به خدا ز دل نرفته


[ چهارشنبه 90/12/17 ] [ 10:36 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]

برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید

عروسک   من،

چهل گیس نیست،

لباسش هم آبی نیست،

توی رختخواب مخمل هم نخوابیده!

یک پایش شکسته،

یک چشمش هم درآمده،

موهایش هم ژولیده تر ازمن است!

اصلن ، عروسک نیست!

اما ،من دوستش دارم ،

چون یادگار بچگی های من است ،

یادگار شیطنتهای پاک و معصومانه من است ،

وحالا سنگ صبور دلتنگی های من...

عروسکم، ببین ،

ببین چقدربزرگ شده ام،

ببین چقدر شکسته شده ام،

شناختی مرا ؟

 

من همان......... خوابم گرفت

چقدر غریب به من نگاه می کنی !

عروسکم،

باردیگر بامن حرف بزن،

آخر من با تو خاطره ها دارم

عشق من نیستی تا ببینی



[ چهارشنبه 90/12/17 ] [ 10:33 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]


مرا در آغوش بگیر!

آن هنگام که هراسان از کابوس  تنهایی،

به تو پناه می آورم...

مرا در آغوش بگیر!

ای بهترین...

و بدان،

آغوشت گرم ترین آشیان است

برای دل تاریک و سردم...

مرا در آغوش بگیر!

تا بدانی تمام وجودم نام تو را فریاد می زند.

و در سکوتم با تو نجواها دارم...

مرا در آغوش بگیر!

که آغوشت آرامش است.

تمام این آرامش را نثار م کن...

مرا در آغوش بگیر!

تا طعم ارغوانی بوسه ام را به تو بچشانم

و با نگاهم شعر باران برایت بسرایم...

مرا در آغوش بگیر!

تا شکوفه عشق جوانه


[ دوشنبه 90/12/8 ] [ 10:54 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]

برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید

به من تکیه کن ...

به من تکیه کن !

من تمام هستی ام را دامنی می کنم

تا تو سرت را بر آن نهی !

تمام روحم را آغوشی می سازم

تا تو در آن از هراس بیاسایی !

تمام نیرویی را که در دوست داشتن دارم ،

 دستی می کنم تا چهره و موهایت را نوازش کند!

تمام بودن خود را زانویی می کنم تا بر آن به خواب روی!

خود را ، تمام خود را به تو می سپارم

 تا هر چه بخواهی از ان بیاشامی ،

 از آن بر گیری ،

هر چه بخواهی از ان بسازی،

 هر گونه بخواهی باشم !

از این لحظه مرا داشته باش !


[ دوشنبه 90/12/8 ] [ 10:52 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]

برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید

 

بوسه   های داغ روی گونه  هایم

 
و به این فکر فرو افتادم 

 که در آن روز که یک  بوسه  مثالش عشق شد 

تو مرا  را بوسیدی

و تو با انگشتت اشکهای مرا پاک کردی


 

چه رویای عجیبی دردرونم شکل گرفت

 

و کسی در درونم صدا میکرد

او رفتنی است -او رفتنی است

مننمیترسم از این داد وصدا

ای خدا

من به امید تو یکبوسهبه او بخشیدم


[ دوشنبه 90/12/8 ] [ 10:51 عصر ] [ آیسان ] [ نظر ]
<      1   2   3   4      >
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کد قفل راست کلیک