عشق چیست
|
زبانم رنگ صدا بود، شده همنشین سکوت و دلم ، که به جز یک پرنده ای آزاد ؛ درون آسمان بی حد تو ، روی اوج آشیانه ای داشت اکنون جز خزیدن راه دیگر برایش نیست و نگاهم که همیشه به راهی بود که تو و لبخند تو بدرقه اش می کرد و امیدی داشت به رفتن به رسیدن خیره مانده به یک بن بست در این روزهای پر تکرار در این سلول تنهایی شاید که دلم مرده است و زبانم لال گشته از نبود تو و نگاهم خسته از دیدن هیچ [ سه شنبه 90/12/2 ] [ 11:39 عصر ] [ آیسان ]
[ نظر ]
|
|
[ طراح قالب : آیسان ] [ Weblog Themes By : aysan] |