عشق چیست
|
مرا سالهاست رها کردی به عشق خود جفاکردی شکستی دلغمگین من را خودت بنگر عجب ظلمی رواکردی
چهشبهایی که تنهایی شریکمشد دلم خون شد بببین با منچههاکردی
در آن ایامدهشتناک تو اوج فصل سرد سال قدم بر دل نهادی جان تو دردم را دواکردی مگر شورم حبابیبود که اینگونه دل لرزان عشقم را............ دیدی همش بهانه بود دیدی دلم شکست [ شنبه 91/1/19 ] [ 12:33 عصر ] [ آیسان ]
[ نظر ]
من عاشقم نمیخوام بگم که قدر یه دنیا دوستت دارم... نمیخوام بگم که مثل گلی... نمیخوام بگم که سیاهی چشمات مثل شبهای پر ستاره اس... نمیخوام بگم که مثل اب پاک و زلالی... نمیخوام بگم که دوستت دارم... چقدر سخته هر لحظه با تو بودن اما از تو دور بودن... [ چهارشنبه 91/1/2 ] [ 12:23 صبح ] [ آیسان ]
[ نظر ]
دلم با یاد عشقت آشنا شد
تو در من عشق را بیدارکردی تن سرد پر ازناپاکیم را به عشق بوسه ات تبدارکردی دلم میخواهدت تنهایتنها مرا از این و آن بیزارکردی لب خشک و بدون جانمن را به صهبای لبت نمدارکردی به من آموختی عاشقبمانم ولی عشق مرا انکارکردی تمام کاخ رویاهای منرا به یک آن بر سرم آوارکردی اگر هستم به عشقبودن توست مراآشفته ی دیدارکردی گل من لیلی من آخرکار به مجنون بودنم اقرارکردی سر سودایی ام را پیشچشمم به زنجیر وفا بر دار کرد [ سه شنبه 91/1/1 ] [ 11:51 عصر ] [ آیسان ]
[ نظر ]
مرا سالهاست رها کردی به عشق خود جفاکردی شکستی دلغمگین من را خودت بنگر عجب ظلمی رواکردی
چهشبهایی که تنهایی شریکمشد دلم خون شد بببین با منچههاکردی
در آن ایامدهشتناک تو اوج فصل سرد سال قدم بر دل نهادی جان تو دردم را دواکردی مگر شورم حبابیبود که اینگونه دل لرزان عشقم را فناکردی [ دوشنبه 90/12/29 ] [ 12:13 صبح ] [ آیسان ]
[ نظر ]
|
|
[ طراح قالب : آیسان ] [ Weblog Themes By : aysan] |