عشق چیست
|
اولین روز بارانی را به خاطر داری؟غافلگیر شدیمچتر نداشتیمخندیدیمدویدیموبه شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیمدومین روز بارانی چطور؟پیش بینی اش را کرده بودیچتر آورده بودیو من غافلگیر شدمسعی می کردی من خیس نشومو شانه سمت چپ تو کاملا خیس بودو سومین روز چطور؟گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوریچتر را کامل بالای سر خودت گرفتی و شانه راست من کاملا خیس شد
و
و و و چند روز پیش را چطور؟ به خاطر داری؟ که با یک چتر اضافه آمدی و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر راه برویم . . . فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم تنها برو . . [ چهارشنبه 90/3/25 ] [ 12:51 عصر ] [ آیسان ]
[ نظر ]
|
|
[ طراح قالب : آیسان ] [ Weblog Themes By : aysan] |